دیکشنری
داستان آبیدیک
وادار کردنی
english
1
general
::
persuasible, persuadable
transnet.ir
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
واخواستنامه ـ واخواست نامه
واخواسته
واخوانده
واخواه
واخواهی
واخواهی ـ واخواهی کردن
واخورده
وادادگی تنش
وادادگی کاتدی
وادادن
وادار
وادار به تخلیه عین مستاجره کردن
وادار سازی
وادار شدن
وادار کردن
وادار کردنی
وادار کننده
وادارکردن
وادارکردن (کسی) به ارائه گواهی شهادت استشهاد دروغ
وادارکردن (کشیدن یا کشاندن) زنان به فحشاء
واداشتن
وادنگ کردن
وادی
وادی الایمان
وادی السلام
وادی خاموشان
وادیدن
وارث
وارث بلافصل
وارث بودن
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید